محمد سعید صالحی فیروزآبادی-باورکردنی نیست .هنگامی که قسمت اول این سلسله مقالات را می نوشتم باور نمی کردم خداوند به این سرعت دعای دعاکنندگان را اجابت نماید و وسیله کم شدن باورنکردنی هزینه ها و حتی سود آور بودن طرح تحقیق و پژوهش ریز اقلیم برای ایجاد کوههای نامرئی را فراهم نماید.

باورکردنی نیست .هنگامی که قسمت اول این سلسله مقالات را می نوشتم باور نمی کردم خداوند به این سرعت دعای دعاکنندگان را اجابت نماید و وسیله کم شدن باورنکردنی هزینه ها و حتی سود آور بودن طرح تحقیق و پژوهش ریز اقلیم برای ایجاد کوههای نامرئی را فراهم نماید. آیا ما در آینده ای بسیار نزدیک در یزد و بیابانهای کشورمان شاهد باران فراوان و رویش بوته زارها و جنگلها و بوجود آمدن دریاچه ها خواهیم بود ؟

قرار بود در این شماره به صادرات اقلیم و و کشت گلخانه ای بپردازم . اما دریچه های شگرف و عجیبی بر روی ذهن این نویسنده حقیر که خود را یکی از بندگان کوچک و سرتاپا تقصیر خداوند می داند باز گردید. این دریچه های شگرف نویسنده را مجبور به تجدید نظر کلی در نظریاتش  در جهت خوشبینی بسیار بیشتر به نظریات اعلام شده در قسمت چهارم و بویژه پنجم می نماید.

قبل از هر چیز بایستی از دو دوست و  برادر محترمم تقدیر نموده و ابراز ارادتمندی خالصانه نمایم . چرا که ما آدمها هیچ چیز نیستیم جز انعکاس محیط پیرامونمان و انعکاس اشخاص شریف و دانشمند پیرامونمان . اشخاص شریفی که واسطه رساندن فیض خداوند می شوند و خداوند آنها را در سر راه ما افراد معمولی قرار می دهد. این افراد زمینه های ایجاد جرقه و روشنی را در ذهن ما فراهم می نمایند و باعث می شوند فردی مانند این نویسنده که نه تخصص آنچنانی دارد و نه اعتبار علمی و آکادمیک ، در  ذهن معمولی و فناپذیرش هزاران چراغ روشن گردد. شاید که این چراغها گره هایی از  مشکلات خانواده بزرگ بشری  و همنوعانش باز نماید و راهشان را روشنتر نماید.

اول از همه بایستی از برادر بزرگوارم مهندس محمد صالحی فیروز آبادی تشکر نمایم که اول از همه رویای کوههای بلند شیرکوه و خرانق را در ذهن من ایجاد نمود. در طول نوشتن این سلسله مقالات و بویژه پس از نوشتن این مطالب مرا نقد نمود ، گاه در مقابل نظرات اعلام شده جبهه گیری کرد و مخالفت نمود و مرا با نقدهایش بیشتر با ریزه کاریهای بحث آشنا نمود و بعد از پی بردن به درستی هر مطلب مرا تشویق نمود.

دوم از دوست جدیدم جناب آقای محمد رضا زینی که چهار دفعه بیشتر ایشان را ندیده ام و بداخلاقی من باعث شده است مدت زیادی از دیدار ایشان محروم بمانم تشکر نمایم که پس از نوشتن قسمت اول دعایی برای ترسالی تفکر و تقدیر از قسمت اول مقاله ، جرقه جنگل کاری برای آوردن باران در یزد را برای من طرح نمود .اگر چه هنگام شنیدن نظریات ایشان به علت نبود بارش کافی در یزد و نبود آب در دلم طرح ایشان را جدی نگرفتم ، اما همین موضوع بعد از گذشت یک ماه ، چراغ جبهه های هوای سرد و کوههای نامرئی را در ذهنم روشن ساخت.

و بایستی از جناب آقای مهندس سید مسعود آیت اللهی دبیر فیزیک دبیرستانهای یزد تشکر نمایم که دیروز جمعه 1394/2/4 پس از ایجاد جرقه ژنراتور جدید خورشیدی در ذهنم و پس از برگشتن از میبد و اردکان در یک دیدار خانوادگی با طرح سوالاتی از ایشان ، ایشان به نقد موضوع ژنراتور پرداخته و برخی از زوایای نادانسته علمی موتور مزبور را برایم توضیح دادند. به هر حال از همه این عزیزان کمال تشکر دارم.

همچنین تشکر ویژه از آقای جلالی ، مدیریت محترم سیاسی استان یزد و  مدیریت سیاسی کشور دارم که با اجازه دادن به نشر این سلسله مطالب با آن بطور جدی برخورد نموده و آنرا توهماتی ناشی از یک ذهن پریشان ندانستند. امید که این موضوع  این موضوع در حوزه نخبگان آب کشور به بحث کذاشته شود.

دیروز در هنگام برگشتن از دیدار بستگان از میبد و اردکان و در طول راه با برادرم مهندس صالحی گفتگویی در مورد هزینه ریز اقلیم تحقیقاتی داشتیم و با توجه به کنجکاوی بشر و بزرگی ادعای طرح شده هر دو به این نتیجه رسیدیم که دولت محترم در آینده ای نه چندان دور یعنی کمتر از 10 تا 15 سال هزینه تحقیقاتی طرح مزبور را پرداخت خواهد کرد و پروژه تحقیقاتی برای ریزاقلیم و ایجاد جبهه هوای سرد و برافراشته شدن کوههای نامرئی در بیابانها را شروع  خواهد نمود. در همین دیروز جرقه ساخت ژنراتوری که راندمانش بسیار بیشتر از شیوه های کنونی تبدیل انرژی آفتابی به انرژی الکتریکی می باشد در ذهن نویسنده زده شد . ژنراتوری  که می تواند نه تنها هزینه های ایجاد و توسعه ریزاقلیم نمونه را کم نماید بلکه می تواند ایجاد این ریزاقلیم را به طرح تحقیقاتی بسیار سودمندی برای بانیان آن تبدیل نماید. امروز مقدمات ارسال و انجام حق مالکیت معنوی این طرح به مرکز مالکیت معنوی قوه قضاییه ارسال گردید و امیدوارم هر چه زودتر پاسخ آن داده شود. در قسمت هفتم این سلسله مقالات  شرح و گزارش  کاملی از ساز و کار این ژنراتور به اطلاع خوانندگان محترم یزد فردا خواهد رسید .

اما هدف از طرح اطلاعات فوق جرقه ای بود که پس از ابداع این ژنراتور در ذهن نویسنده زده شد.این جرقه چنین است :

در قسمت چهارم و پنجم گفته شد برای ایجاد یک کیلومتر مربع ریزاقلیم ما به یک کیلومتر مربع آیینه احتیاج داریم که با فاصله ای مشخص از زمین قرار گرفته و نور خورشید را در طول روز به آسمان منعکس کرده و جبهه هوای سرد و کوه نامرئی ایجاد نماید. دیشب متوجه شدم محاسبه صورت گرفته بسیار اشتباه می باشد. و با واقعیت تفاوت فاحشی دارد .در حقیقت ما با خرید یک کیلومتر مربع آیینه و انعکاس دادن نور آن بطرف جو  3 کیلومتر مربع ریز اقلیم را  بوجود خواهیم آورد . چرا؟

زیرا ما نه تنها  سطح زمینی را در اختیار خواهیم داشت  که به علت نرسیدن نور خورشید به آن باعث کاستن از انرژی جنبشی مولکولهای هوا میشود  و جبهه هوای سرد را بوجود می آورد بلکه دو سطح دیگر نیز با همان مساحت و وسعت  در اختیار خواهیم داشت. دو سطح تحتانی و فوقانی آیینه نیز همان کاری را می کند که سطح زمین می کند و همان ویژگی را خواهد داشت که سطح زمین آن ویژگیها را دارا میباشد . دوسطح زیرین و رویی آیینه به علت جذب اندک درجه حرارت خورشید و در تماس بودن با مولکولهای هوا،  هوای مجاور خود را سرد و فشرده می نمایند. یک کیلومتر مربع آیینه  با داشتن دو سطح تماس پشت و رو برای ما به اندازه 2 کیلومتر مربع زمین در بوجود  آوردن ریزاقلیم جبهه هوای سرد و ایجاد کوههای نامرئی موثر خواهند بود. این دو سطح تماس  با یک کیلومترسطح تماس  زمین موجود جمع شده و برای ما 3 کیلومتر مربع ریز اقلیم ایجاد می نمایند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا